وبلاگ :
دست نوشته هاي من در رستوران ملايري
يادداشت :
غم:
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فاطمه
شب است وآسمان در تيرگي عميق و بي انتهايش سراسر ستاره هاي چشمك زن را به ميهماني طلبيده است و من حيران و سرگردان به دنبال ستاره ي كوچك و چشمكزن خود مي گردم .ستاره اي كه روزي از آن من بود و من با ناسپاسي رهايش كردم.ستاره ي من رفت چشمان مرا منتظر باقي گذاشت.ستاره ي من رفت تا ستاره ي عشق ديگري باشد . عشقي كه قدر نورهاي آسماني اش را بداند و من تا آخر عمر در سوگ از دست دادن ستاره ي خودم بمانم.